سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و مناجات با امام رضا علیه‌السلام

شاعر : ناصر دودانگه
نوع شعر : مدح و مناجات با ائمه
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع
قالب شعر : ترکیب بند

از بس محبت را به ما تکـرار کردی            دل کندن از این عشق را دشوار کردی
هـربار پـشـت پـنـجـره فـولاد رفـتـیـم            مـا را شـفـا دادی ولـی بـیـمـار کردی


سائـل نـوازی سـیـرۀ اولاد زهـراست            با خوب وبد با روی خوش رفتار کردی
ما سیر از صحن و سرایت دل نکندیم            مـا را هـمـیـشـه تـشـنـۀ دیـدار کـردی
گـر چه‌ نـدانـسـتـیـم قـدرت را ولی تو            این رفـت و آمـد را ادامـه دار کـردی
نعـمـت، زیارت بود، مـمـنـونیم ما را            از اشـتـیاق مشـهـدت سـرشـار کردی

تا به ابـد بر عـهـد خـود مـا پـایـبـندیم
از آسـتـان مـهــربــانـی دل نـکــنـدیـم

شأنت مـشخـص می‌شـود از خـاندانت            مـعــراج پـیـدا مـی‌شـود در آسـمـانت
ما‌ را مـقـرب می‌کـند لحـظه به لحظه            آن سـاعـتی کـه بـگـذرد بـا زائـرانـت
در دور تـا دور حـرم سـائـل نـشـسـته            از بس مـحـبـت ریـخـتـه در آسـتـانت
زائر کجـا می‌رفـت غیر از مشهـد تو            وقـتی پـنـاهی نیست غـیر از آشـیانت
گـرچـه کـبـوتـر نـیـسـتـیـم اما رسـیده            روزی مــا بـا دسـت‌هـای مـهـربـانت
از اشک سرخ، از شرم زرد، انگار اینجا            در چـهـره‌ها‌ تـأثـیر کـرده زعـفـرانت

ما بـا تو فـهـمـیـدیم عـشـق زنـدگی را
از چـشم‌های ما بخـوان شرمـندگی را

اینجا غبار صحـن، حکم تـوتـیا داشت            ایوان‌ طلایش ماه بود و روشنا داشت
درد و دوای مــا مــحـبـت بــود، آری            از اول اینجا درد هم حکـم شفا داشت
آنـچـه‌ کـه رویـای تـمـام خـوبـهـا بـود            ساده‌ترین خـدمتگـزار این سرا داشت
اینـجـا فـقـیـران نـیز ثـروتـمـند بـودند            هرکس که برمی‌گشت با خود کیمیا داشت
کافی‌ست که از خاطرات خود بپرسی            اقرار خواهد کرد که مشهد صفا داشت
دل کـندن آسان نیست بر زوّار، وقتی            سگ پوزه می‌مالید بر خاکش، وفا داشت

مـا بـیـن دریـای کـرم غـرق خـدائـیـم
دلبستۀ سلطان علی مـوسی‌الـرضائـیم

لـبـریـز عـشـق و بـاورم در مشهد تو            از خـانـه‌ام راحـت‌تـرم در مـشـهـد تو
مـثـل کــبـوتـرهـای جــلــد آســمـانـت            قـدری بـه دنـبـال پـرم در مـشـهـد تـو
خـسـته، شـکـسـتـه، آمدم پـابـوسی تو            اما به لـطـفـت بـهـتـرم در مـشـهـد تو
گـرچـه امـام مـهـربـانـی تـو، اگـرچـه            مـن مــایـۀ دردســرم‌ در مـشـهــد تـو
مـی‌خـواسـتـم کـه آبـرویـم را نـریزی            حاضـر شـدم با مـادرم در مـشـهـد تو
بیرون مکن، گرچه ز عصیان شرمسارم            خدمـتگـزارم، نوکـرم، در مـشـهـد تو
از اولـیـن روز زیـارت، یـاد اشک و            سـخـتـی روز آخــرم در مـشـهــد تــو

در صحن عـشقـت همنوای اشکهائـیم
در مشـهـدیـم اما به فـکـر کـربـلائـیـم

چشمان تو کاری به جز رحمت ندارد            سـائـل زمـان خـواسـتن لـکـنـت ندارد
مشهد کرم خانه‌ست، غیر از جانب تو            از هر کجا روزی رسد برکـت ندارد
ما را کـبوتر فـرض کن با تو بـمانـیـم            کـفـتر که شد جـلد حـرم قـیـمت ندارد
چیزی بگو دق کردم از تـنهایی اینجا            این چشم گریان جز تو هم صحبت ندارد
از پـنـجـره فــولاد تـو آمــوخـتــم کـه            سلطان اگر خـیـری دهـد مـنت نـدارد
فکـری به حـال گـریۀ جامـانـده‌ها کن            کــربـبـلا دادن به مـا زحـمـت نــدارد

ای مـهـربـان‌تـر از پـدر مـادر بـرایـم
دل‌تـنگ اشک روضه‌هـای کـربـلایـم

نقد و بررسی

ابیات زیر در تمام سایت‌ها « تا جائیکه ما بررسی کردیم» بصورت زیر آمده است که احتمالا اغلاط تایپی است و موجب بر هم خوردن وزن، آهنگ و معنای شعر شده است، لذا جهت رفع نقص اصلاح گردید



مـی‌خــواسـتـم کـه آبــرویـم نـریزی            حاضـر شـدم با مـادرم در مـشـهـد تو



در صحن عـشقت همنوای اشکهائیم            در مشـهـدیـم اما به فکـر کـربـبلائـیم



بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد یا ضعف محتوایی و معنایی در مصرع اول بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



بیرون مکـن، کـاری به کار تو ندارم            خدمـتگـزارم، نوکـرم، در مـشـهـد تو